91/8/27
4:58 ع
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق،پیچ و خمش فرق می کند
اینجا گدا، همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی ، کرمش فرق می کند
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
عیسی خوانده دمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود،حرمش فرق می کند
رنگش،غمش،نفسش آه و ماتمش
این عشق فاطمه است،همه اش فرق می کند
91/8/21
11:21 ص
91/8/13
7:44 ع
دشت تا خیمه زد آهنگ خروشیدن را
چاه هم تجربه کرد آتش جوشیدن را
دست خورشید در آفاق رسالت چرخید
چنگ زد گیسوی تردید پریشیدن را
و بیابان چه تبی داشت از انبوه سکوت
تا مبارک کند این آینه پوشیدن را
عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل کرد
تازه کرد آن خُم نو، چشمه نوشیدن را
پر شد آغوش غدیر از دم «بخٍّ بخٍّ»
تا بکوبد هیجانات نیوشیدن را
عطر «من کنتُ...» و غوغای «علی مولاه»
قافله قافله راند این همه کوشیدن را
91/8/8
2:7 ع
حرم امن تو کافی است هراسان شده را
مثل شه راه بده آهوی گریان شده را
دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت
تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را
مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است
خارج از دست خلیل است ، گلستان شده را
گندم ری به تنور کرمت پخته شود
از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را
هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است
از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را
به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم
چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را
گر قرار است جبینش به قدومت نرسد
کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را
در محلّه خبر لطف تو بهتر پیچید
پخش کردند اگر قصه مهمان شده را
شدنی نیست کرم داشته باشی ، امّا
دستگیری نکنی دست به دامان شده را
پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت
تا ببندند به آن زلف پریشان شده را
ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم
گذری نیست به معراج ِ تو حیران شده را
جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو
تا قم آورد دل شاه خراسان شده را
91/8/2
8:1 ص
اى باقر العلوم که هنگام مکرمت
باشد هزار حاتم طایى گداى تو
پنجم ولى و حجت خلاق عالمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
در عرصه وجود نهى قبل از آنکه پاى
داده سلام احمد مرسل براى تو
هر کس تورا شناخت، دل از دیگرى برید
بیگانه گشت با همه کس، آشناى تو
چندین هزار عالم و دانشور فقیه
آمد برون ز مکتب و دانشسراى تو
حضرت امام محمد باقر(ع)فرمودند:هیچ یک از پیشینیان و پسینیان نیست،مگر آنکه او نیازمند به شفاعت محمد(ص)در روز قیامت است.
وفات حضرت فاطمه معصومه(س)