93/8/10
7:14 ص
بانوی کربلا،حضرت رباب (سلام الله علیها)
رباب، دختر «امرءالقیس»(1) و جزو یکی از قبایل شامی است. پدر در زمان خلیفه دوم، اسلام آورده و در مدینه، سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.(2)
رباب به عقد امام حسین(ع) درآمد و تا آخرین لحظات زندگی آن حضرت در کنار وی می ماند.
در برخی از نقلها پدر او را انیف کلبی معرفی کرده اند(3)، اما نقل نخست، فراوان روایت شده است. علاوه بر این، شاید مراد دسته دوم، رباب دیگری باشد که دختر انیف و همسر زبیر بن عوام و مادر مصعب بن زبیر بوده است.(4)
رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه . عبداللّه در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود، در جلوی چشم پدر و مادرش به شهادت رسید.(5) سکینه نیز، بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمده، بویژه در ادب، شخصیت شناخته شده ای یافت.
رباب بر اساس شواهدی در کربلا حضور داشته است. این مطلب را برخی از مورخان آورده اند.(6)
93/4/17
10:43 ص
درود خدا بر خدیجه
خدیجه کبری چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»
جبرئیل عرض کرد : خواسته ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانى»
در روایتى دیگر مى خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به صورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمى توانست بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمى برد . او مى ترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم .»
برای مشاهده ویژه نامه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها بر روی تصویر بالا کلیک کنید.
93/1/11
12:6 ع
خطبتها علیهاالسلام بعد غصب الفدک
روى انّه لمّا أجمع أبوبکر و عمر علی منع فاطمة علیهاالسلام فدکاً و بلغها ذلک،لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیة رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله،حتّى دخلت علی أبیبکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الانصار و غیر هم، فنیطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنیئة.
حتّى اذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمداللَّه و الثناء علیه و الصلاة علی رسوله، فعاد القوم فی بکائهم، فلمّا أمسکوا عادت فی کلامها فقالت علیهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراکِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.
خطبه آن حضرت بعد از غصب فدک
روایت شده: هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه سلام الله علیها بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بتن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مى شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عدهاى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده اى آویختند، آنگاه نالهاى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظهاى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آنگاه کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گستردهاى که اعطا کرد، و منّتهاى بى شمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.
برای مشاهدهادامه مطلب بر روی کلمه زیر کلیک کنید.
یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها
92/12/5
11:3 ص
بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بانوى حرم حضرت ابو طالب علیه السّلام و مادر فاطمه بنت هرم بن رواحه است که در استیعاب و مقاتل الطالبین نسبت او را بفهر که یکى از اجداد رسولخدا صلّى اللّه علیه و اله و سلّم است میرساند شصت سال در دنیا زندگانى کرد یا شصت و پنج یا هفتاد سال زندگانى کرد و بعد از هجرت بمدینة در سنه 4 هجرت بجوار حق پیوست و در بقیع مدفون گردید و شوهرى بغیر از ابو طالب ننمود و از آنجناب چهار پسر و دو دختر آورد پسران باین ترتیب اول طالب که از او عقبى نماند پس از ده سال عقیل متولد شد پس از ده سال جعفر متولد شد و پس از ده سال دیگر امیر المومنین علیه السّلام متولد شد و دختران یکى فاخته که مشهوره بام هانى است و دیگرى جمانه ترجمه این دو دختر بعد از این بیاید.
برای مشاهده ادامه مطلب بر روی عکس زیر کلیک کنید.
92/11/21
10:26 ص
وفات حضرت فاطمه معصومه(س)